همیشه برد خواه، تو همیشه مات خواه،من
بچین دوباره می زنیم سفید،تو سیاه،من
ستاره های مهره و مربعات روز و شب
نشسته ام دوباره روبروی قرص ماه من
پیاده را دو خانه تو و من یکی نه بیشتر
همیشه کل راه تو همیشه نصف راه من
تمسخر تکان اسب و اندکی درنگ تو
گناه و دست بر پیاده ،بازهم گناه من
یکی تو و یکی من و یکی تو یکی نه من
دوباره رو سفید تو دوباره روسیاه من
دوباره شام لذت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب این گناه من
تو برده ای و من خوشم که در نبرد زندگی
تو هستی و نمانده ام دمی بدون شاه من
غلامرضا طریقی
تاریخ : دوشنبه 93/9/10 | 1:34 صبح | نویسنده : محسن ذبیحی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.